رئالیسم علمی یا آنتی رئالیسم علمی؟ آیا علم حقیقت نهایی جهان را برای ما آشکار خواهد کرد؟ شاید کمتر کسی از دانشمندان علوم تجربی بر این باور باشد که تئوری‌های علمی او و دیگر دانشمندان قصه‌هایی بی‌پایه و نامربوط به طبیعت‌اند و صرفاً چون برخی از نیازهای ما را برآورده می‌کنند، این‌ همه طالب و فراگیر دارند.اما در عین ناباوری.....
 حقیقت علمی 
نظر گروه قابل‌ توجهی از "فلاسفه‌ی علم" ، به‌عکس نظر دانشمندان و دانشجویان و مردم عادی آن است که نظریه‌های علمی واقعیت و نظام حاکم برجهان را توصیف نمی‌کنند و نباید به آن‌ها به چشم حقیقت نگریست.برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به مقاله ی زیر از استاد نریمانی مراجعه کنید.
https://goo.gl/Mm9ru5

در این بخش به معرفی بزرگترین فلاسفه علم آنتی رئالیسم میپردازیم.
توماس کوهن مفهوم علم را بعنوان نطامی برای رسیدن به حقیقت قبول نداشت. او بجای مدل واقع گرایی علمی ، هدف ساینس را حل معماها و مسائل میدانست. با این وضع کوهن مدل واقع گرایی علم را معتبر نمیدانست و آن را ترک کرد
Thomas Kuhn relinquished the notion of science as truth-seeking. In place of scientific realism he substituted a non-continuous model of scientific progress that had as its goal efficient puzzle solving. In abandoning the notion that scientists search for truth
دانشگاه هانور
http://history.hanover.edu/hhr/94/hhr94_4.html
تجربه گرایی ساختی یک ورژن از ضد واقع گرایی علمی است که توسط ون فراسن در کتاب تصویر علمی، تبیین شده است . ون فراسن تجریه گرایی ساختی را اینگونه توصیف میکند:  هدف علم دادن نظریه هایی است  که تنها بصورت تجربی معتبر هستند. و  پذیرش نظریه های علمی مانند باوری است که فقط بصورت تجربی معتبر است . ( و علم نمیتواند هیچ ادعای متافیزیکی به حقیقت داشته باشد)
Constructive empiricism is the version of scientific anti-realism promulgated by Bas van Fraassen in his famous book The Scientific Image (1980). Van Fraassen defines the view as follows:Science aims to give us theories which are empirically adequate; and acceptance of a theory involves as belief only that it is empirically adequate.
دانشگاه استنفورد
https://plato.stanford.edu/entries/constructive-empiricism/
به بیانی دیگر معرفت شناسی طبیعت گرایی کواین شامل مفهومی است که فقط آبژه های بیرون از ذهن را فرض گرفته است ( نه اینکه واقعا وجود داشته باشند). این تصور از آبژه ها مشخص میکند که کواین یکی آنتی رئالیسم ( ضد واقع گرای علمی) بوده است. با این اوضاع کواین هیچ جایی در موضع رئالیسم علمی در قرن معاصر ندارد
On the other hand, Quine's naturalistic epistemology involves a conception of objects as posits that we introduce in our theories about the world. This conception of objects can be seen as anti-realist rather than realist. also argue that Quine cannot be placed on either side of the contemporary realism debate
ژورنال وایلی
http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/j.1755-2567.2012.01128.x/abstract

فایرابند نیز  از موضع رئالیسم علمی عقب نشینی کرد و گفت حقایق علمی بیشتر به تصمیمات ما وابسته هستند تا آنچه که واقعا هست
The later Feyerabend believes that the form and the content of our knowledge, and thus the nature of 'being' itself, depends on our decisions. Instead of arguing from scientific facts to social policies  , Feyerabend's Retreat from Realism
دانشگاه شیکاگو
http://www.journals.uchicago.edu/doi/abs/10.1086/392619
یکی دیگر از مهاجمان مشهور به رئالیسم علمی ، لری لاودن استاد دانشگاه هاوایی است که استدلال های لاودن چالشی را بر سر راه رئالیسم علمی ایجاد کرده است
A different antirealist argument, presented by Laudan, attacks directly the  “ultimate argument” for realism.
دانشنامه بریتانیکا
https://www.britannica.com/topic/philosophy-of-science/Scientific-change
یکی دیگر از بزرگان آنتی رئالیسم ، کسی نیست جز فیزیکدان و فیلسوف بزرگ قرن نوزده یعتی دوهم. بعد از مباحث پر رونق آن زمان بر سر ماهیت فضا و واقعیت نیروها دوهم راه خود را از رئالیست ها جدا کرد و به آنتی رئالیست ها پیوست
Many features of the contemporary debates were fashioned in 19th century disputes about the nature of space and the reality of forces and atoms. The principals of these debates—Duhem, Helmholtz, Hertz, Kelvin, Mach, Maxwell, Planck, and Poincaré—were primarily philosopher-physicists. Their separation into realists and antirealists is complicated, but Helmholtz, Hertz, Kelvin, Maxwell, and Planck had realist sympathies and Duhem, Mach, and Poincaré had antirealist
دانشنامه معتبر فلاسفه
http://www.iep.utm.edu/sci-real
هستی شناسی آنتی رئالیسم بیشتر بر روی اندیشه کارناپ استوار است، کارناپ مدل های زیادی از هستی شناسی را ارئه داده است و بعضی از آنها در جهت برخی نگرش ها بهتر هستند اما همه آنها بر اساس مفهوم آنتی رئالیسم بوده است
  Ontological anti-realism is often traced to Carnap (1950), who held that there are many different ontological frameworksholding that different sorts of entities exist, and that while some frameworks may be more useful than others for some purposes, there is no fact of the matter as to which framework is correct ... Ontological Anti-Realism - Professor David Chalmers
دانشگاه پنسیلوانیا
http://citeseerx.ist.psu.edu/viewdoc/download?doi=10.1.1.116.4896&rep=rep1&type=pdf

آیا نظریه های علمی لزوما واقعیت دارند؟ یا صرفا چارچوبی برای توضیح مشاهدات ما هستند؟ مقاله ی زیر در نقد رئالیسم علمی ( واقع گرایی علمی) و دفاع از آنتی رئالیسم علمی ( ابزار انگاری علمی)
The  Illusion of Scientific Realism: An Argument for Scientific Soft Antirealism
دانشگاه byui
https://www.byui.edu/Documents/societies/philosophical/Elenchus/Elenchus%20Vol1Issue1%20Peter%20Carmack%20%207.14.pdf
علم نمیتواند تمام حقیقت را توصیف کند!! به نقل از برنده جایزه تمپلتون
Science Cannot Fully Describe Reality, Says Templeton Prize Winner
http://www.sciencemag.org/news/2009/03/science-cannot-fully-describe-reality-says-templeton-prize-winner
شاید حواس ما، ما را فریب داده باشد!! شاید وجود واقعی و عینی نباشد!! شاید واقعیت ، واقعی نباشد
Perhaps our human senses are deceiving us — maybe existence is an illusion, and reality isn't real.
لایو ساینس
http://www.livescience.com/38234-is-reality-real-or-not.html
من نیازی نمیبینم که نظریات علمی را مطابق با حقیقت بدانم چون نمیدانم حقیقت چه چیزی است. حقیقت چیزی نیست که بتوان آن را با کاغذ تورنسل تست کرد (و در آزمایشگاه به حقیقت نهایی رسید). من فقط علاقه مند هستم که یک تئوری علمی همان نتایج آزمایشگاهی را برای ما پیش بینی کند.( و ادعایی نسبت به رئالیسم ندارم)
I don't demand that a theory correspond to reality because I don't know what it is.Reality is not a quality you can test with litmus paper. All I'm concerned with is that the theory should predict the results of experiment
استیون هاوکینگ
http://www.users.csbsju.edu/~frioux/quantumqts.html
در نهایت, فیزیک تنها میتواند بخش‌هایی از واقعییت را توصیف کند که مستعد پذیرش ریاضیات باشد. تلاش‌هایی مانند کوشیدن برای یک نظریه‌ی کوانتومی از گرانش برای ما فهم و درک کامل تری می‌آورد, اما احتمال دارد که چشم انداز ما همچنان تیره و تاریک بماند. شکی نیست که فیزیک مهم است, اما چیزهای مهم زیادی درباره‌ی واقعییت(جهان) میتوانند وجود داشته باشند که فیزیک نیستند( از فیزیک فراتر هستند).
Ultimately, physics only describes the part of reality that is susceptible to mathematics. Efforts such as the push to a quantum theory of gravity may bring us to a more complete understanding, but it is likely our vista will remain blurred. No doubt physics is important, but it could be there is much that is important about reality that is not physics.
نیو ساینتیست
https://www.newscientist.com/article/2114398-physics-may-be-a-small-but-crucial-fraction-of-our-reality

سه‌گانهٔ مونشهاوزن: استدلالی است که تلاش می‌کند نشان دهد حتی در زمینه‌هایی همچون منطق یا ریاضی هم ما راهی برایِ اثباتِ یک گزاره نداریم. بنابر این استدلال، برایِ اثباتِ هر گزاره‌ای سه راه بیشتر نداریم: یا باید گرفتارِ دور شویم، یا گرفتارِ تسلسل و یا اینکه مجبوریم به اصل‌هایِ اثبات‌نشده به عنوانِ پایهٔ اثبات، رو بیاوریم. به این ترتیب، هیچ اثباتِ حقیقی‌ای برایِ یک گزاره وجود ندارد
https://de.wikipedia.org/wiki/M%C3%BCnchhausen-Trilemma
ابزار گرایی علمی بدین معناست که علم  ابزاری است که تنها میتواند روابط تجربی را پیدا کند نه حقایق فراتر از تجربه ها را. کارل پوپر و جان دیوی مبدع این سیستم جهان بینی در فلسفه علم بودند
Instrumentalism is one of a multitude of modern schools of thought created by scientists and philosophers throughout the 20th century. It is named for its premise that theories are tools or instruments able to identify reliable means-end relations found in experience, but not to identify realities beyond experience. Its premises and practices were most clearly stated by two philosophers, John Dewey (1859-1952) and Karl Popper (1902-1994).
https://en.wikipedia.org/wiki/Instrumentalism