پاسخی محکم به ملحدین و طرفداران ازلیت دنیا
مقاله تاریخی الکساندر ویلنکین در مجله ی NewScientist
نظریه انفجار بزرگ جزو جداناشدنی‌ کیهان شناسی نوین است.
سوال این است که اگر ما لحظه ی آفرینش داشته باشیم،آیا نیاز به آفریدگار نداریم؟
برخی‌کیهان شناسان در دهه‌ های گذشته سعی‌ کرده اند از نیاز به لحظه ی آفرینش پرهیز کنند و پیدایش جهان از طریق انفجار بزرگ را جور دیگر توضیح دهند.اما تحقیقات جدید امید‌های آنها را به نا امیدی تبدیل کرده است. تحقیقات جدید نشان می دهد که جهان به طور مسلّم  دارای نقطه‌ ی آغاز بوده است.....
   نقد ازلیت جهان
شاید بتوان اسمش را بدترین هدیه ی تولد گذاشت. در سالروز بزرگداشت 70 سالگی استیون هاوکینگ، 2 نظریه ی مهم دانش ما در مورد کیهان را با چالش جدی روبرو کرد.
 یکی‌ از آنها می‌گوید جهان ابدی غیر ممکن است. جهان باید یک جور مرز آغازین داشته باشد. هرچند ما ممکن است با این نظر که انفجار بزرگ نقطه ی آغاز همه چیز بوده مشکلی‌ نداشته باشیم، برخی‌ فیزیک دانان مثل استیون هاوکینگ از آفرینش کیهانی دوری می کنند.استیون هاوکینگ می‌گوید: «نقطه ی آفرینش جایی است که علم در هم می شکند. انسان باید متوسل به دین و دست خدا بشود».الکساندر ویلنکین، کیهان شناس از دانشگاه بوستون توضیح می دهد که تمامی نظریه‌های مربوط به انفجار بزرگ (بیگ بنگ) نیاز به یک نقطه ی آغازین دارند.مدل‌هایی مثل تورم ابدی یا مدل جهان چرخه‌ای که تصور می شد می توانند تا بینهایت  در آینده و گذشته ادامه داشته باشند، همه نیاز به یک نقطه ی آغاز دارند. (1)

حقیقت اینه که کشف پدیده رادیواکتیو ،اولین ضربه را به تئوری ازلیت ماده وارد ساخت.زمانی که خورشید و همه ستارگان دیگر فروزان هستند و از خود اشعه ای صادر می کنند،پس قطعا آغازی دارند،چون اگر ازلی بودند سوختشان بی نهایت سال پیش به اتمام رسیده بود.ولی دانشمندان ملحد این حقیقت آشکار را نادیده گرفتند و به دفاع خود از جهان ازلی که آفریده نشده،ادامه دادند. تا نیمه نظریه پذیرفته شده ای در محافل علمی بود،این نظریه می گوید که جهان ساکن است واز حیث زمانی و مکانی بی نهایت است
این الگوی جهانی ،خیال فلاسفه ملحد را راحت کرد و به این اشخاص یک سند علمی می داد و یا حد اقل، مهمترین ادعای غیر علمی آنان را در مورد ازلیت ماده را نقض نمی کرد.از سمتی علم فیزیک وسیله مهمی را برای شناخت بسیاری از ویژگیهای ستارگان و اجرام آسمانی معرفی کرد.
در سال 1913میلادی “فاستو مالون سلیفر” کشف کرد که بعضی از اجسام که در گذشته تصور می رفت غبار کیهانی باشند با سرعتی معادل 1800 کیلو متر بر ثانیه از ما دور می شوند.این کشف برای دانشمندان دارای شگفتی زیادی بود،این اجسام در واقع کهکشان هایی بودند که بسیار از ما دور هستند… .
سپس در سال 1929م” ادوین هابل” قانون معروفش را اعلام کرد:(کهکشان ها با سرعتی از ما دور می شوند که با دوری آنها از ما نسبت مستقیم دارد)
بعدها معلوم شدکه کهکشان ها نه فقط از ما دور می شوند،بلکه خود آنها نیز از هم دور می شوند. .و این یعنی که جهان پیوسته در حال گسترش است.کشف بیگ بنگ یعنی جهان نقطه آغازی دارد، دانشمندان ملحد در ابتدا سعی بر آن داشتند که اثبات کنند جهان هیچ نقطه شروعی ندارد و با این ادعا بتوانند کتاب های مقدس را زیر سوال ببرند.اما با کشف بیگ بنگ توسط ادوین هابل  ضربه محکمی بر ادعاهای پوچ ملحدین در باب ازلی بودن دنیا وارد شد. (2)

بن بستی بزرگ بر سر راه طرفداران ازلی بودن جهان!
 اهمیت و ویژگی نظریه ی “Big bang” فقط به شکل علمی و فلکی آن محدود نمی شود،این نظریه سلاح یا بهانه بزرگی که فلاسفه و متفکرین و دانشمندان ملحد به آن پافشاری می کردند از آنها ربود و آنها را خلع سلاح نمود چون که به افسانه ی “ازلیت ماده و ازلیت جهان” پایان داد.
بسیاری ازدانشمندان و فلاسفه ی ملحد از این نظریه اظهار ناخرسندی کردند،برای مثال یکی از فلاسفه ملحد بنام”آنتونی فلو”اعتراف کرد:«می گویند اعتراف از لحاظ روانی برای انسان مفید است. من اعتراف می کنم:الگوی انفجار بزرگ واقعا ملحدان را در تنگنای بزرگی قرار داد،زیرا علم، نکته ای را ثابت کرد که کتاب های دینی از آن دفاع کرده اند…اعتقاد به اینکه جهان شروعی  دارد.با وجود اینکه ماده؛ حادث و غیر ازلی است،و جهان آغازی دارد که از آفرینشی حکایت می کند که آن توسط آفریننده ای است،ولی “انفجار بزرگ” دلیل مهم دیگری را نیز به دلایل قبلی اضافه کرد،و آن اینکه این جهان با نظمی دقیق و برنامه ای حساب شده آفریده شده است زیرا که هر انفجاری باعث تخریب و نابودی و پراکندگی کی شود ،ولی هنگامی که می بینیم انفجاری با چنین شدت و عظمت، منجر به تشکیل  جهانی بسیار منظم می شود،نتیجه می گیریم که تحت کنترل آفریننده ای دانا،توانا،مدیر،مدبر،بی نهایت و مافوق طبیعی وجود داشته است. تا جایی که”فرد هویل”دانشمند مشهور بریتانیایی که چهره معروف ضد خدا و حتی مخالف بیگ بنگ نیز بود به این مطلب اشاره می کند و می گوید: «نظریه ی “انفجار بزرگ” می گوید که جهان در نتیجه ی یک انفجار بزرگ بوجود آمده است،و ما می دانیم که هر انفجاری،ماده را پرا کنده و فاقد نطم است،ولی این انفجار به شکل حیرت انگیزی؛ بر عکس عمل کرده است،یعنی ماده را برای تشکیل کهکشان ها سازماندهی کرد.پروفسور معروف پل دیویس نتیجه حتمی این دلایل جدل ناپذیر را چنین شرح می دهد: ❕بسیار سخت است انکار کنیم که نیرویی عاقل و هوشـمنـــــد،بر اساس محاسبات بسیار دقیــــق و حساس ،این جهان را بوجود آورده است!…تغییرات عددی بسیار حساس و دقیق که در معادلات اساسی جهان وجود دارد،دلیلی بسیار قوی بر طراحی هوشمند چار چوب این جهان است. (3)

دیگر نظریه ی جهان چرخه ای بود که در آن انفجار بزرگ نقطه ی آغاز نیست بلکه برگشت جهان ما از فروریزش جهان قبلی‌ است. در این مدل، جهان چرخه ای بینهایت از انفجار بزرگ ها و فرو ریزش ها را تجربه کرده بی‌ آنکه برای آن نقطه ی آغازی بوده باشد.‼️ وره انبساط، منقبض شده و به حالت خود در ابتدای انفجار بزرگ می‌رسد و سپس دوباره منفجر شده و جهانی‌ جدید آغاز می شود. ویلنکین نشان می دهد این چرخه نمی توانسته در گذشته تا بی‌نهایت ادامه داشته باشد ،و از طرفی دیگر زمانی که دنیا تبدیل به سیاهچاله مطلق می شود هیچ جرمی نمی تواند از آن جان سالم به در ببرد چه برسد به کل جهان!از طرف دیگر انرژی جهان نیز مصرف می شود و انرژی کافی برای تحول دیگر وجود نخواهد داشت! و حمله ی آخر ویلنکین به نظریه ی کمتر شناخته شده ای بود که می‌گوید کیهان همواره در حالتی‌ ایستا به اسم تخم کیهانی وجود داشته است. این تخم در نهایت ترک خورد و انفجار بزرگ را که منجر به انبساط جهان شد به وجود آورد.در سال گذشته، ویلنکین به همراه یکی‌ از دانشجویانش نشان دادند که این تخم نمی توانسته برای همیشه وجود داشته باشد چرا که ناپایداری‌های کوانتومی آن را بعد از مدت زمانی‌ متناهی مجبور به در هم شکستن خواهد کرد. اما اگر قرار بوده باشد تخم ترک بخورد و منجر به انفجار بزرگ شود، این اتفاق باید قبل از آنکه در هم بشکند و در نتیجه بعد از زمانی‌ متناهی اتفاق افتاده باشد.ویلنکین نتیجه می گیرد  که:« این مدل هم نامزد خوبی‌ برای جهان بی‌ آغاز نیست. تمام شواهد حاکی از آن است که جهان دارای آغاز بوده است.

برخی از دانشمندان ملحد که دیگر احساس کردند الحادشان در مقابل حقایق دنیا و کشفیات این حقایق توسط علم دچار ورشکستگی شده الگویی  را  به اسم ”الگوی تناوبی“ یا همان تئوری نوسانی پیشنهاد کردند خلاصه  این تئوری بی پایه و  اساس ملحدین بیان می کند:
جهان از روز ازل با انفجارهای بزرگی Big Bang گسترش پیدا کرد و بعدش  دچار انقباض و چروکیدگی شد.ولی دوباره با انفجار بزرگ دیگری گسترش پیدا می کند و این متناوبا تا ابد ادامه دارد!!با این حساب نظریه به کلی مردود شونده آنان جهان ازلی است و آغازو پایانی نداره و..!!برخی دانشمندان ملحد که از تئوری “آفرینش” دل خوش نداشتند از این تئوری بی اساس و مردود شده استقبال کردند.ولی این الگو هم نتوانست و نمیتواند  در مقابل حقایق و دستاورد های علمی ایستادگی کند این تئوری خیلی وقت است در  علم به قاب کشیده شد و فراموش شده حتی حتی در محافل علمی بطور کلی از دستور کار حذف شده است ، چرا؟
زیرا از نگاه علمی، امکانش نیست جهان پس از انقباض و رسیدن به حالت تکینی(تکینگی) singularity دوباره گسترش پیدا کند. برای مثال -سوراخ سیاه -که نمونه ی خیلی کوچیکی از حالت “تکینگی” است و جهان در پایان کار به اون حالت میرسد نمیتواند از این وضع جان سالم در ببرد تا چه برسد به کل جهان؟!!! از طرفی دیگه مشکلی هم گریبان این تئوری بی اصل وجود دارد که انتروپی(Entropy)یا بی نظمی که ابزار فلج کننده ملحدین است،حالا این یعنی:در هر فعل و انفعال شیمیایی بخشی از انرژی بصورت غیر قابل استفاده در میاد و تلف می شود بازده < انرژی تلف شده است پس زمانی که جهان به حالت تکینگی رسید دیگر انرژی قابل استفاده وجود ندارد تا بیگ بنگ دیگری انجام بشود.
بنابراین در چنین شرایطی تغییر جهان از حالتی به حالت دیگر امکان ندارد چون که انرژی لازم برای این تحول وجود ندارد،پس چه در الگوی کیهان باز و چه در الگوی کیهان بسته،مرگ سرنوشت حتمی و انکار ناپذیر این جهان است
پایان


منبع اصلی و ترجمه شده از این وبسایت علمی و بسیار معتبر:
https://www.newscientist.com/article/mg21328474-400-why-physicists-cant-avoid-a-creation-event/
منابع فرعی:
1_Paul Davies; God and the new phisyc; page; 47 ;همان48;همان49;همان;50;همان51;همان52;همان53
2_فصل نامه مزدوج شماره 18 و 19 الحضاریت؛پاریس .
3_استیون هاوکینگ؛تاریخچه زمان؛فصل3